Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7463 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rheological
<adj.>
U
علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rheology
U
علم جریان و تغییر شکل ماده
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
income and expenditure approach
U
مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
reacted
U
تغییر به علت وجود یک ماده
reacting
U
تغییر به علت وجود یک ماده
react
U
تغییر به علت وجود یک ماده
reacts
U
تغییر به علت وجود یک ماده
conducts
U
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conducted
U
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conducting
U
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conduction
U
توانایی یک ماده برای هدایت جریان
conduct
U
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
current displacement
U
تغییر جریان
conductive
U
مربوط به توانایی ماده برای هدایت جریان
night effect
U
تاثیرات تغییر جریان مغناطیسی در شب
feasability study
U
مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
surging
U
تغییر ناگهانی و موقتی ولتاژبا جریان در یک مدار
commutation
U
تغییر جهت پی در پی جریان در سیم پیچهای دستگاههای الکتریکی
currents
U
جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
current
U
جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
velocity gradiant
U
میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
creep
U
تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
creeps
U
تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
to transubstantiate
U
تغییر دادن ماده
[نان و شراب مربوط به عشاربانی]
به بدن و خون عیسی مسیح
[دین]
alternating current
U
جریان الکتریکی که مقدار آن در زمان به ترتیب تغییر میکند و به صورت سینوسی است
karyosystematice
U
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
surged
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
thermite
U
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
U
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist
U
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
dope
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dopes
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolant
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolants
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
gunk
U
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
female connector
U
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
all mains receiver
U
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverts
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
end strings
U
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
pigments
U
ماده رنگی ماده ملونه
fuel
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment
U
ماده رنگی ماده ملونه
unclocked
U
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
U
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current
U
جریان القاء شده جریان تحریک
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
plastic
U
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
U
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation
U
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current
U
جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current
U
جریان نشتی جریان خارجی
current flow
U
سیلان جریان فلوی جریان
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changed
U
تغییر کردن تغییر دادن
changes
U
تغییر کردن تغییر دادن
change over
U
تغییر روش تغییر رویه
changing
U
تغییر کردن تغییر دادن
change
U
تغییر کردن تغییر دادن
gynandromorph
U
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
extemporal
U
بی مطالعه
etude
U
مطالعه
studying
U
مطالعه
study
U
مطالعه
off hand
U
بی مطالعه
offhanded
U
بی مطالعه
readings
U
مطالعه
reading
U
مطالعه
extemporarily
U
بی مطالعه
offhandedly
U
بی مطالعه
studies
U
مطالعه
perusal
U
مطالعه
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter
U
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
examine
U
مطالعه کردن
studied
U
از روی مطالعه
inspect
U
مطالعه کردن
investigate
U
مطالعه کردن
impromptu
U
بی مطالعه تصنیف
check
U
مطالعه کردن
look into
U
مطالعه کردن
scrutinize
U
مطالعه کردن
analyze
[American]
U
مطالعه کردن
unstudied
U
مطالعه نشده
explore
U
مطالعه کردن
praxeology
U
مطالعه رفتارانسان
surveyed
U
مطالعه مجمل
surveys
U
مطالعه مجمل
portable standard
U
چراغ مطالعه
determine
U
مطالعه کردن
enquire into
U
مطالعه کردن
dissect
[analyse]
U
مطالعه کردن
analyse
[British]
U
مطالعه کردن
at sight
U
بی مطالعه قبلی
bolt
[examine]
U
مطالعه کردن
survey
U
مطالعه مجمل
evaluate
U
مطالعه کردن
lucubration
U
مطالعه سخت
study habits
U
عادتهای مطالعه
system study
U
مطالعه سیستم
survey
U
مطالعه کردن
studios
U
اطاق مطالعه
study
U
مطالعه کردن
assay
U
مطالعه کردن
motion study
U
مطالعه ی حرکت
feasibility study
U
مطالعه امکانپذیری
studio
U
اطاق مطالعه
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
metallography
U
مطالعه الیاژهای فلزی
thought-out
U
سنجیده مطالعه شده
geologic survey
U
مطالعه زمین شناسی
criminology
U
مطالعه علمی جرم
sub judice
U
مورد مطالعه دادگاه
to study out
U
با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
feasibility study
U
مطالعه امکان سنجی
analysed
U
جزئیات را مطالعه کردن
analyse
U
جزئیات را مطالعه کردن
myrmecologyt
U
مطالعه علمی مورچگان
analyses
U
جزئیات را مطالعه کردن
analysing
U
جزئیات را مطالعه کردن
analyzed
U
جزئیات را مطالعه کردن
analyzes
U
جزئیات را مطالعه کردن
analyzing
U
جزئیات را مطالعه کردن
teleology
U
مطالعه حکمت غایی
well-read
U
اهل مطالعه و تحقیق
well read
U
اهل مطالعه و تحقیق
thought out
U
سنجیده مطالعه شده
psychognosis
U
مطالعه عمیق روانی
self study
U
مطالعه پیش خود
teppetology
U
مطالعه ریشه ای فرش
ethnography
U
مطالعه علمی نژادها
demography
U
مطالعه مهاجرت جمعیت
subjects
U
مبحث موضوع مطالعه
psychognosy
U
مطالعه عمیق روانی
subjected
U
مبحث موضوع مطالعه
cella
U
[اتاق مطالعه ی راهبها]
subjecting
U
مبحث موضوع مطالعه
subject
U
مبحث موضوع مطالعه
to pore
[over; on]
U
به مطالعه دقیق پرداختن
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
geopolitics
U
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
geophysical survey
U
مطالعه خواص فیزیکی زمین
integrate circuit technology
U
مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
flexible arm lamp
U
چراغ مطالعه قابل انعطاف
optics
U
علم مطالعه در خواص نور
articulated machine lamp
U
چراغ مطالعه با گردن تاشو
humanist
U
مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
gastroenterology
U
مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
consumer research
U
مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
extemporizes
U
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
study
U
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
capability study
U
مطالعه امکان انجام کار
studying
U
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
faunist
U
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
angiology
U
مطالعه عروق خونی و لنفی
sight-read
U
بدون مطالعه قبلی خواندن
methods of economic study
U
روشهای مطالعه علم اقتصاد
adjustable lamp
چراغ مطالعه قابل تنظیم
sight-reads
U
بدون مطالعه قبلی خواندن
reconsidered
U
مجددا درامری مطالعه کردن
sinology
U
مطالعه ادبیات ورسوم چین
reconsider
U
مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidering
U
مجددا درامری مطالعه کردن
extemporised
U
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
reconsiders
U
مجددا درامری مطالعه کردن
Recent search history
Forum search
1
deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1
سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
1
سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمیگردد یا فقط به piping
1
I am good with figures,how about you?
2
تعریف فونتیک چیست؟
1
این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1
نقش ارامنه در تغییر و تکامل زبان ترکی
3
in rell with god
1
to take a spell at whell
1
afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com